فـرازهایی از فضیلت های حـضرت خـدیجه علیها السلام

پیامبر اکرم(ص) در معرفی بهترین زنان تـمام عـالم فرمود: مریم دختر عـمران، آسـیه دختر مزاحم، خدیجه دختر خویلد و فاطمه دختر محمد صلی الله علیه و آله.

همچنین خطاب به حضرت خدیجه فرمودند: «یَا خَدِیجَۀُ اَنتَ خَیرُ اُمَّهَاتِ المُؤمِنینَ وَ اَفضَلَهُنَّ؛ همانا ای خدیجه! تو بهترین مـادران مـؤمنان و با فضیلت ترین آنان هستی.»

 

فـرازهایی از فضیلت های حـضرت خـدیجه علیها السلام

حضرت خدیجه در بیان رسول خدا (ص)

حضرت خدیجه به خصالی نیکو آراسته بود. که هر کودک مـحروم از پدری که در حیات غم بار خود نقطۀ اتـکایی نداشت، هر پدری که قـادر نـبود برای اهل خانه اش معاشی تـدارک بـبیند، هر زنی که بعد از کشته شدن شوهرش بی پناه می ماند، هر رنج دیـده ای کـه از حمایت های دیگران ناامید می گشت، راهـی سـرای ایـشان می گردید و به سـنگر سـرشار از عطوفت و گنج سخاوت او پنـاه مـی برد و به برکت لطف و احسان حضرت بر زخمهای زندگی خود مرهم می نهاد. خانه اش با دو نـشانه شـناخته می شد: یکی قبۀ سبزی که بـر بـامش بود، و دیـگری از ازدحـامی کـه در طریق خانه اش صورت مـی گرفت، این منزل در حوالی مسجد الحرام قرار داشت. حضرت خدیجه علیها السلام در میان انبوه مراجعان، تمایل داشت بـه امـور فقیران رسیدگی کند. در هر موقع از ایـام شـابنه روز آنـان را بـا نـوزاش های ویژه به حـضور مـی پذیرفت، به درد دل های ایشان گوش می داد و در فضایی آغشته به مهربانی کارگزاری را فرا می خواند و به وی توصیه می کرد کـیسه های پول را آورده، بـین آن نیازمندان توزیع کند و در برابر آنان انواع مـراقبت ها و حـمایت های لازم را بـه عـمل آورد.[11]

هـنگامی کـه در سراسر جزیره العرب بانویی ثروتمندتر از حضرت خدیجه علیها السلام یافت نمی گردید، آوازه طهارت، سخاوت و خوش خویی این زن تا بدانجا رسید که او را «ملیکه العرب» نامیدند، در واقع این زن با حشمت و شوکتی که بـدست آورده بود، همراه با کرامتهای انسانی بهترین پشتوانه برای قبایل مستقر در مکه به شمار می رفت، گویا خداوند متعال برای سعادت، عزت و سربلندی او هر چه را که این بانو لازم داشت، به وی عنایت کـرده بـود. پوشیده در حجاب، دور از چشم اغیار و نامحرمان و ناپاکان، خانه نشین سرای خویش بود. وقاری داشت که مثال زدنی بود، با این همه کرامت، عفّت و شهرت، زیباترین بانوی مکه به شمار مـی رفت. امـکاناتی را که در اختیار داشت، بی آنکه به حرام و خلافی آلوده سازد، آنها را در مسیر خیر و صلاح به کار می برد و این ویژگی وجاهت و منزلت اجتماعی حضرت را ارتـقا می داد.[12]

رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید: «خَیرُ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ مَرْیمُ بِنْتُ عِمْرَانَ وَ آسِیةُ بِنْتُ مُزَاحِمٍ وَ خَدِیجَةُ بِنْتُ خُوَیلِدٍ وَ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ؛ بهترین زنان تـمام عـالم عبارتند از: مریم دختر عـمران، آسـیه دختر مزاحم، خدیجه دختر خویلد و فاطمه دختر محمد صلی الله علیه و آله.»[13]«قال رسول الله: أَفْضَلُ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ أَرْبَعٌ خَدِیجَةُ بِنْتُ خُوَیلِدٍ وَ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ وَ مَرْیمُ بِنْتُ عِمْرَانَ وَ آسِیةُ بِنْتُ مُزَاحِمٍ امْرَأَةُ فـِرْعَوْن؛[14] پیـامبر صلی الله علیه و آله می فرمایند: بهترین زنان بهشتی عبارتند از: خدیجه، فاطمه، مریم و آسیه.»

هم چنین آن حضرت بشارت داده اند: «خدیجه علیها السلام به خانه ای از زبرجد در بهشت که فاقد هرگونه رنج و گزندی است، نوید داده شده است.»

و افزوده انـد: «خـَدِیجَۀُ علیها السلام سَابِقَةُ نـِسَاءِ الْعَالَمِینَ إِلَی الْإِیمَانِ بِاللَّهِ وَ بِمُحَمَّدٍ؛[15] سبقت گیرنده بر زنان جهان در ایمان به خدا و رسولش خدیجه است.»

حضرت خـتمی مرتبت صلی الله علیه و آله خدیجه را جزء بانوانی بر می شمارد که به کمال نایل آمـده انـد[16]

و نـیز خطاب به ایشان فرموده اند: «یَا خَدِیجَۀُ اَنتَ خَیرُ اُمَّهَاتِ المُؤمِنینَ وَ اَفضَلَهُنَّ؛ همانا ای خدیجه! تو بهترین مـادران مـؤمنان و با فضیلت ترین آنان هستی.»[17]

موقعی که زنان پیامبر نام خدیجه را در آستانۀ ازدواج حـضرت فـاطمه زهرا علیها السلام با حضرت علی علیه السلام بر زبان آوردند، رسول خدا صلی الله علیه و آله گریست و فرمود: «کجاست بانویی چون خدیجه، در آن هـنگام که مردم رسالت مرا انکار کردند، او مصدّق من بود و برای رونق دین خـدا با من همکاری کـرد و بـا دارایی خویش به پیشرفت اسلام کمک کرد، (به همین جهت) خداوند به من فرمان داده است او را به مأوایی در جنت جاوید مژده دهم که در آن ناگواری و نگرانی نباشد.»[18]

در روایـتی از رسـول اکرم صلی الله علیه و آله نقل گردیده است که خدیجه در زمرۀ چهار بانویی است که بهشت مشتاق آنهاست و نیز این بانو همسر پیامبر در دنیا و آخرت است.[19]

روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله در مسجد برای مردم بیاناتی در منزلت حـسنین ( فـرمود و یادآور گردیدند: ای مردم! آیا شما را خبر ندهم به بهترین انسانها از جهت جدّ و جدّه؟ حاضران عرض کردند: آری، بفرمائید، آن حضرت فرمود: «الْحَسَنُ وَ الْحُسَینُ جَدُّهُمَا رَسُولُ اللَّهِ وَ جَدَّتُهُمَا خَدِیجَةُ بِنْتُ خُوَیلِدٍ؛[20] آنان حـسن و حـسین اند که جدشان رسول خداست و جدّۀ آنان خدیجه دختر خویلد می باشد.»

حضرت علی علیه السلام فرموده اند: «در آغاز بعثت هنوز اسلام به خانه ای راه نیافته بود، مگر بیت رسول خدا صلی الله علیه و آله و خـدیجه و مـن سـومین نفر بودم.»[21]

امام حسن مـجتبی علیه السلام کـه در زیـبایی میان بنی هاشم ضرب المثل بود، فرمود: در آن موقعی که خداوند صورتگری می کرد، من شبیه ترین افراد به خدیجۀ کبری علیها السلام بودم.»[22]

امـام حـسین علیه السلام در صـحرای نینوا در فراز خطبه ای هنگام معرفی خویش به دشـمنان فـرمود: «هَلْ تَعْلَمُونَ أَنَّ جَدَّتِی خَدِیجَةُ بِنْتُ خُوَیلِدٍ أَوَّلُ نِسَاءِ هَذِهِ الْأُمَّةِ إِسْلَاماً؛[23] آیا می دانید که جدّۀ من خدیجه دختر خـویلد اسـت، اول بـانو در این امت که اسلام آورد؟»

امام سجاد در شام و مجلس یزید و کـارگزاران ستمگرش طی خطبه ای خویش را معرفی کرد که در بخشی از آن آمده بود: «جَدَّتِی خَدِیجَةُ زَوْجَةُ نَبِیکمْ؛[24] جدّۀ من خـدیجه هـمسر پیـامبر شماست.»

همچنین زید فرزند امام سجاد(ع)  که قیامی را در کوفه علیه امویان و مـروانیان تـرتیب داد، با دشمن چنین احتجاج کرد: «ما سزاوارتر به مودّت هستیم؛ چرا که پدر ما رسول خدا صلی الله علیه و آله و جـدّۀ مـا خـدیجه کبری علیها السلام است.»[25]

حضرت خدیجه علیها السلام از دید بزرگان

جناب ابوطالب علیه اسلام از حضرت خدیجه علیها السلام به عنوان بـانویی کـامل، بـا برکت و آبرومند یاد می کند.[26]

محمد، از نوادگان امام حسن مجتبی علیه اسلام به پاک سرشتی و نیکومنشی حضرت خدیجه علیها السلام اشـاره دارد. «ابن حجر عسقلانی» مورخ نامور نوشته است: «از امتیازات خدیجه علیها السلام آن بود که پیامبر را تـکریم مـی کرد و کـلام و تعالیم او را چه قبل و چه بعد از بعثت تأیید و تصدیق می نمود.» به گفتۀ «ابن اسحاق» حـضرت خدیجه علیها السلام زایل کنندۀ اندوه از پیامبر صلی الله علیه و آله بود، برای این بانوی دوراندیش، شریف و خردمند خداوند مـقام بـا کـرامتی در نظر گرفت.

«هشام بن محمد» خاطرنشان ساخته است: «خدیجه مورد مشورت رسول خدا صلی الله علیه و آله قرار مـی گرفت و آن حضرت به مقامش ارج می نهاد؛ چرا که یاری صادق و درست کردار برای پیـامبر صلی الله علیه و آله بـود.»

«عـز الدین ابن اثیر» مورخ مشهور، خرد و شرافت حضرت خدیجه علیها السلام را ستوده است .

«محمد بن احمد ذهـبی» نـگاشته اسـت: «خدیجه سرور زنان جهان و مادر اهل ایمان بود که در امر رسالت نـبی اکرم صلی الله علیه و آله آن حضرت را امیدواری می داد، به همین جهت رسول اکرم صلی الله علیه و آله وی را بر دیگر زنان مؤمن ترجیح می داد.»

بنابه اظـهارات «سـبط ابن جوزی»: «چون امر نبوت و وحی بر پیامبر صلی الله علیه و آله آشکار گردید، خدیجه بـر گـرویدن به آن حضرت از دیگران پیشی گرفت.»

«حافظ عـبد العـزیز جـنابذی» در کتاب «معالم العترۀ النبوۀ» می نگارد: «خدیجه از لحـاظ نـسب پاکترین قریش و شریف ترین و ثروتمندترین آنان بود.»«عمر ابو نصر» متذکر گردیده اسـت: «خدیجه علیها السلام به عنوان بانویی جلیل القـدر نـیاز محرومان را بـرآورده مـی ساخت، گـرسنگان را اطعام می کرد، برهنه را می پوشاند، او در اخلاق و فـضیلت مـیان همگنان خویش منحصر به فرد بود.»

«عمر رضا کحاله» می گوید: «خدیجه بـا خـلق و خوی پسندیده پرورش یافت، و به دوراندیشی و طـهارت متصّف گردید.»

«عبدالله عـلایلی» مـی گوید: «خدیجه از سختیهای مبارزاتی که پیـامبر اکرم صلی الله علیه و آله با آنها روبرو می شد، استقبال می کرد و در امواج این مجاهدتها دوشادوش آن حضرت در کمال قـاطعیت، خـداجویی و شکیبایی غوطه ور می گشت، بی آنـکه سـست گـردد یا هرسای بـه قـلب خویش راه دهد، وی با سـینه ای گـشاده و قامت شعله ور از ایمان خویش، در توفان حوادث صیانت می کرد.»«دکتر حسن ابراهیم حسن» می گوید: «هـرگاه بـخواهیم نمونه ای از یک همسر بااخلاص، باوقار، خـردمند و پاکـدامن را معرفی کـنیم، بـهتر از خـدیجه امّ المؤمنین سراغ نـداریم، او که اولین گرونده به آیین اسلام بود، پیامبر را با تشویقهای خودیاری می داد و در وجودش نـیرو و اسـتواری می بخشید.»«علامه سید عبدالحسین شرف الدیـن» مـی گوید: «خدیجه علیها السلام صـدیقۀ ایـن امّت است، او مـدت بـیست و پنج سال شریک صادقی برای رسول اکرم صلی الله علیه و آله به شمار می رفت و با ایثار دارایی خویش، ایشان ویـارانش را بـه لحـاظ بنیۀ اقتصادی تقویت می کرد، با گفتار و کـردار امـیدوارکننده از ایـشان دفـاع مـی کرد و چـون کافران ومشرکان پیامبر صلی الله علیه و آله را آزار می دادند و سختیهایی را در راه رسالت به او تحمیل می کردند، حضرت را در این مسیر سخت و دشوار تسلّی می داد و با بر طرف کردن ناگواریها راه را هموارمی ساخت.»[27]

«علی بن عیسی اربـلی» می گوید: «خدیجه علیها السلام به راستی بانویی خردورز و اهل درایت بود، به روزگار خویش از نظر تبار از برترین بانوان قریش به شمار می آمد و از لحاظ برخی کمالات با شکوه ترین آنان معرفی می شد و در هـمان حـالی که به خواستگاران سرشناس پاسخ منفی داد، با هوشمندی و آینده نگری شگفتی به خواستگاری پیامبررفت و با نجابت و وقار خاصی انگیزه های خود را برای این پیشگامی بیان ساخت.»[28]

«علامه ملا محمد بـاقر مـجلسی» می گوید: «خدیجه علیها السلام یاور راستین و با اعتبار اسلام بود، رسول اکرم توسط حمایتهای بی دریغ و کارساز او، در رسیدن به اهداف والای خویش احساس آرامش می کرد و بـه هـمین دلیل است که فرشتۀ وحـی از سـوی خداوند متعال به خدیجه درود می فرستد.»[29]

رجال شناس بزرگ «علامه مامقانی» می نویسد: « خدیجه علیها السلام همسر جاودانه رسول اکرم صلی الله علیه و آله است و به راستی او مادر شایسته کردار و با مـعنویت مـؤمنان است. برایش این امـتیاز و افـتخار بس است که آیین اسلام پا نگرفت، مگر با جهاد مالی وفداکاری او در حق شوهرش.»[30]

ترجمۀ سروده ای از «شیخ حرّ عاملی» صاحب کتاب «وسائل الشیعه» می نویسد: «همسر پیامبر خدیجه علیها السلام از گفتار و کردارش فضل و بـرتری هـویداست، برای خدیجه علیها السلام در سرای جاوید و بهشت بـرین خانه ای عاری از هرگونه گزندی در نظر گرفته شده است.»[31]

«هاشم معوف حسنی» دانشور شیعی اهل لبنان می نویسد: «خدیجه علیها السلام مادر حضرت زهرا علیها السلام است که خداوند به نعمت بزرگی وی را برگزید و دودمـان پیـامبر را در فـرزندانش منحصر ساخت، والاترین نسلی را که مسلمانان شناخته اند، در او حفظ کرد. خدیجه علیها السلام از والدینی زاده شد که هر دو از اصـیل تـرین دودمانها در عربستان بودند، به علاوه او از آوازه ای نیکو، خلق پسندیده و خصال برجسته برخوردار بـود.»[32]

«عـلامه سـید محمود کاظم قزوینی» می گوید: «مام رامی فاطمه بانوی ارجمندی به نام خدیجه علیها السلام است، بانویی بـلند قامت که از زیبایی بهره داشت و در میان قومش محترم بود، در کارهایش با تدبیر عـمل می کرد، در پرتو استقلال فـکر، عـمل و اعتماد به نفس خویش می زیست، ازدواج او با پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله شباهتی به دیگر ازدواجها نداشت؛ چرا که این پیمان پاک بر اساس هدفهای والا، کمال یابی و فضیلت جویی خدیجه علیها السلام استوار گردید و انگیزه های زودگذر مادی، غرضهای مرسوم و عـشقهای فناپذیر در آن دخالت نداشت.»[33]

دکتر «محمد عبده یمانی» وزیر اسبق فرهنگ عربستان سعودی می گوید: «حق گرایی، اشتیاق به کمال و رشد دینی و فکری از مختصات خدیجه علیها السلام بود، از همان روزگار جوانی از دختران نامدار عرب و بـا فـضیلت حجاز به شمار می رفت، اولین زن توانمند مسلمان است که در تجارت خوش درخشید و در این راه شهرت منطقه ای به دست آورد. او در همگامی و همراهی با پیامبر خطرها را خنثی کرد و مسیرهای صعب را آسان ساخت و فداکاریهای شـجاعانه کـرد.»[34]

دکتر «بنت الشاطی » مصری می گوید: «خدیجه علیها السلام اشرف امّهات مؤمنین و نزدیک ترین همسران پیامبر به آن حضرت و عزیزترین آنان نزد آن بزرگوار چه در زندگی و چه پس از مرگ او می باشد. مدت بیست و پنج سال بـه تـنهایی مورد مهر و احترام رسول خدا صلی الله علیه و آله قرار داشت و هیچ زنی را در این افتخار با او شریک نیست، روح پیامبر نزد خدیجه علیها السلام بیش از دیگران آرام می گرفت.»[35]

............................................................................................

[11] شکوه زنـدگی، مـحمدتقی کمالی، صص 20 ـ 19.

[12] آخرین پیام آور، سید محمد صـادق موسوی گرمارودی، ج اول، صص 213- 212.

[13] اسد الغابه، ابن اثیر، ج 5، ص 537.

[14] الاستیعاب، ج 2، ص 720.

[15] بحار الانوار، علامه مجلسی، ج 14، ص 27؛ اسد الغابه، ابن اثیر، ج 5، ص 438.

[16] الفصول المهمه، ابن صباغ مالکی، ص 122.

[17] الانوار الساطعه من الغراء الطاهره، ص 7.

[18] بحار الانوار، علامه مجلسی، ج 43، ص 131.

[19] همان، صص 53 – 52.

[20] همان، ص 302.

[21] فرازی از خطبه قاصعه نهج البلاغه.

[22] بحار الانـوار، عـلامه مـجلسی، ج 24، ص 316.

[23] همان، ج 44، ص 318.

[24] همان، ج 45، ص 6.

[25] همان، ح 27، ص 207.

[26] همان، ج 6، ص 75.

[27] زنان بزرگ صدر اسلام، علی محمد علی دخیّل، ج اول، صص 31- 29.

[28] کشف الغمۀ فی معرفۀ الائمۀ، محقق اربلی، ج اول، ص 509.

[29] بحار الانوار، علامه مجلسی، ج 16، ص 11.

[30] تنقیح المقال، علامه ممقانی، ج سـوم، فـصل النساء، ص 77.

[31] ریاحین الشریعه، ذبیح الله محلاتی، ج 2، ص 209.

[32] زندگی دوازده امام، هاشم معروف حسنی، ج اول، صـص 44- 43.

[33] فـاطمه زهرا علیها السلام از ولادت تا شهادت، سید محمد کـاظم قـزوینی، ص 70.

[34] سـیمای فرزانگان، آیت الله جعفر سبحانی، ص 362.

[35] بانوی کربلا، دکتر بنت الشاطی، صص 33- 32

 

منبع: پایگاه اطلاع رسانی حوزه

logo test

ارتباط با ما