دوست داشتنی بود و مهربان

flower 12

    

نویسنده: زهرا مرادی  کارشناس ارشد MBA؛ این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید )

    

دوست داشتنی بود و مهربان. به اندازه‌ی هدایت تمام عالمیان، بار بر دوش داشت؛ اما هیچ گاه چهره‌اش را در اثر سختی و فشار کار در هم نمی‌کشید. چهره‌ی متبسّمش را که می‌دیدی نمی‌توانستی درنگ نکنی، لبخند نزنی، آرام نگیری. دوست داشتی تو هم با خدا هم نوا شوی و اقرار کنی «وَ إِنَّکَ لَعَلی خُلُق عَظِیم»[1] ؛ قطعاً تو را خویی والاست.

دوست داشتنی بود و مهربان. مقام و جایگاهش از فرشیان که هیچ، از همه‌ی عرشیانِ مقرّب هم والاتر بود؛ اما خاکی و بی ادعا. به هر که می‌رسید اول سلام می‌داد؛ بزرگ و کوچکش فرقی نداشت، دوست و دشمنش هم توفیری نمی‌کرد. همه می‌دانستند در سلام کردن اوست که اول است.[2] با هرکس که دست می‌داد دستش را نمی‌کشید تا طرف مقابلش هر وقت دوست داشت دستش را جدا کند.[3] با هر که می‌نشست آنقدر صبر می‌کرد تا او خود برخیزد.[4] سخن همنشینش را قطع نمی‌کرد،[5] پایش را جلوی او دراز نمی‌کرد،[6] ...

دوست داشتنی بود و مهربان. زیاد حرف نمی‌زد؛ اما وقتی شروع به صحبت می‌کرد دوست نداشتی تمام شود. می‌خواستی همه‌ی وجودت گوش شود برای شنیدن کلام شیوا و شیرینش.[7] کسی نبود که به محضرش شرفیاب شود و بی بهره و نصیب بازگردد.[8] می‌گفت زبان‌تان را نگه دارید تا خدا بدی هایتان را بپوشاند، خشم خود را مهار کنید تا از عذاب خدا در امان بمانید،[9] فروتنی کنید تا خداوند، بزرگ‌تان دارد.[10] با پدران‌تان خوب رفتار کنید تا فرزندان‌تان هم با شما به خوبی رفتار کنند.[11] سحرخیز باشید تا برکت سراغ‌تان بیاید.[12] گشاده رو باشید تا کینه ها از بین بروند.[13]

دوست داشتنی بود و مهربان. جانشین خدا بود بر روی زمین؛ اما آنچنان بنده‌وار می‌زیست که اگر غریبه‌ای ظاهرش را می‌دید به فکرش هم خطور نمی‌کرد این همان کسی باشد که جهانیان به اطاعت و پیروی از او امر شده‌اند. حق هم داشتند؛ جانشین خدا بودن یعنی توانِ خدایی کردن بر زمین! اما آنچه مردم می‌دیدند مردی بود که بی هیچ ادعا و تکبری با دستان خود شیر می‌دوشید،[14] گندم آسیاب می‌کرد،[15] کفش‌هایش را پینه می‌زد،[16] لباس وصله می‌کرد،[17] بر حصیر می‌خوابید،[18] از شدت گرسنگی بر شکم خویش سنگ می‌بست،[19] ...

دوست داشتنی بود و مهربان. دوای هر دردی نزدش بود و بنی آدم همه دردمند؛ اما نمی‌نشست تا مردم به حضورش شرفیاب شوند و درمان خویش طلب کنند. بسان طبیبی دوره گرد مرهمش را دست می‌گرفت و راه می‌افتاد در میان کوی و برزن: «دل بیمار، چشم نابینا، روح ناآرام، ... درمان می‌کنیم»![20]

دوست داشتنی بود و مهربان. آنقدر مهربان که وقتی کنارش بودی یتیمی‌ات را فراموش می‌کردی و زمانی که از او دور می‌شدی تازه می‌فهمیدی سایه‌ی پدر هم که بالای سرت باشد بی او یتیم‌ترین یتیمی. آن وقت هوس می‌کردی همه‌ی جانت پا شود و به سویش بدوی؛ خود را در آغوشش بیندازی و بی آنکه به روی خود بیاوری تو کجا و او کجا از نوازش پدرانه‌اش سیراب شوی. اما سیراب که نمی‌شدی هیچ، تشنه‌تر هم می‌شدی.

دوست داشتنی بود و مهربان. آنقدر دوست داشتنی که بی‌اختیار آرزو می‌کنی کاش برای همیشه آرامش چهره‌اش، گرمای نگاهش و برکت نفسش زمین و زمینیان را حیات می‌بخشید. آن وقت یاد روزی می‌افتی که همه بودند جز اُوِیس؛ و همه چیز آرزو کردند جز آرزوی تو و اویس! لجت می‌گیرد از آن همه بی معرفتی.

دلت می‌گیرد. انگار چیزی در درونت فرو می‌ریزد. ترس تنهایی و بی پناهی سراغت می‌آید و می‌ترسی از اینکه او رفته باشد و تو را بی پدر رها کرده باشد. دنبال چیزی می‌گردی که کمی دلت قرص شود و آرام بگیری. یادگاری از پدر، میراثی به درد بخور. با خود، کلنجار می‌روی کدام یادگار و ارثیه‌ای جای پدر را برای فرزند می‌گیرد؟ تو پدر می‌خواهی. خودِ خودِ او را. کسی که خُلقاً و خَلقاً خودش باشد. کسی که رحمت باشد برای عالمیان.

می خواهی از جُستن منصرف شوی. اما ...

اما او را می‌یابی. خودِ خود او را. کسی که خُلقاً و خَلقاً خود اوست.[21] کسی که رحمت است برای عالمیان.[22] همان «محمد» که «مهدی» می‌خوانندش. دوست داشتنی است و مهربان!

      

منبع: پایگاه علمی فرهنگی محمد (ص)

    


[1] . قرآن کریم، سوره قلم، آیه 4.

[2] . مناقب آل ابیطالب، ج 1، ص 147.

[3] . مکارم الأخلاق، ص 17.

[4] . همان.

[5] . مکارم الأخلاق، ص 15.

[6] . مکارم الأخلاق، ص 17.

[7] . بحارالانوار، ج 17، ص 158.

[8] . مکارم الأخلاق، ص 14.

[9] . هر كس زبانش را نگه دارد خداوند بدی هاى او را می‌پوشاند و هر كس خشم خود را فرو برد خداوند از عذابش او را نگه دارد و هر كس از خدا پوزش طلب كند خدا هم از او می‌پذیرد: مجموعه ورام، ج 1، ص 4.

[10] . تواضع مایه بزرگی است، تواضع کنید تا خدا شما را بزرگ کند: بحارالانوار، ج 72، ص 119.

[11] . با پدران خود نیکی کنید تا فرزندان‌تان با شما نیکی کنند: وسائل الشیعه، ج 20، ص 356.

[12] . سحرخیز باشید، زیرا سحرخیزی مایه برکت است: غررالحکم، ص 441.

[13] . گشاده‏رویی کینه را می‏برد: بحارالانوار، ج 71، ص 172.

[14] . مناقب آل ابیطالب، ج 1، ص 146.

[15] . همان.

[16] . همان

[17] . همان.

[18] . مکارم الاخلاق، ص 38.

[19] . مناقب آل ابیطالب، ج 1، ص 146.

[20] . امیر مومنان در توصیف رسول خاتم می‌فرمایند که ایشان «طبیبٌ دوارٌ بِطبِّه» بودند: نهج البلاغه، ص 156.

[21] . رسول خدا موعود آخرالزمان را اینچنین معرفی کرده اند: «المهدی ... اشبه الناس بی خُلقاً و خَلقاً»: بحارالانوار، ج 36، ص 309.

[22] . خداوند در حدیث قدسی مشهور به لوح جابر، «مهدی» موعود را رحمت عالمیان خوانده است: کافی، ج 1، ص 527.

logo test

ارتباط با ما