رساله‌ی حقوق، یادگار زینت اولیا

flower 12

    

 

نویسنده: مرضیه دانیالی (کارشناس مهندسی صنایع  این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید)

علی بن حسین چهارمین هدایتگر و جانشین پس از رسول خداست. خدایش او را سرور عبادت کنندگان و زینت اولیای خود خواند[1] ؛ و به سبب عبادت‌ها و سجده‌های طولانی به زین العابدین و سجّاد شُهره گشت. از دیگر القاب این هدایتگر آسمانی سید الساجدین، زین الصالحین، وارث علم النبیین، وصی الوصیین، خازن وصایا المرسلین، امام المؤمنین، منارالقانتین (چراغ شب زنده داران)، خاشع، المجتهد، الزّاهد، العابد، العدل، البكاء، زكی، امین و ذوالثفنات[2] است. [3]

پدرِ بزرگوارشان، امام حسین علیه السلام و مادر محترم‌شان شهربانو، دختر یزدگرد ایرانی هستند[4] . هنگام ازدواجِ این بانوی بزرگوار با امام حسین، امیر مؤمنان به ایشان بشارت ولادت فرزندی را داد كه بهترین فرد زمین خواهد بود. [5]

ولادت مذكور، مقارن با پنجم شعبان سال سی و هشت هجری بود[6] و نام مبارک شان «علی» - هم نام پدربزرگشان، امیر مومنان – گذاشته شد. ایشان در كربلا بیست و سه ساله بودند و پس از شهادت امام حسین علیه السلام به مدت سی و چهار سال هدایتگر عصر خویش بودند[7].

آنچه از ستارگان هدایت به یادگار مانده، خود گواه آشکاری است بر این کلام پروردگار که فرمود:

"خدا بهتر می‌داند رسالتش را کجا قرار دهد"[8]

از امام سجّاد علیه السلام نیز دو اثر گرانقدر به نام‌های رساله‌ی حقوق و صحیفه‌ی سجّادیه به یادگار مانده که نشان دهنده‌ی منزلت علمی، جایگاه معرفتی و فضایل اخلاقی این سفیر هدایت است. در این مجال، به معرفی رساله‌ی حقوق امام سجاد علیه السلام می‌پردازیم:

در شرایط خفقانی که حکّام اموی با تمام توان در صدد خاموش ساختن نور هدایت هدایتگران آسمانی بودند، امام سجّاد علیه السلام از تلاش برای هدایت مردمان باز نایستاد. رساله‌ی حقوق ایشان، یادگاری است گرانقدر از عصر حاکمیت جهل؛ و پیامی است ماندگار با محتوایی فراتر از همه‌ی اعصار تمدن بشری؛ به گونه‌ای که وقتی دست نوشته‌های بشر امروز در حیطه‌ی حقوق با رساله‌ی امام سجّاد - که قرن‌ها پیش و در زمان مهجوریت حق نگاشته شده - مقایسه گردد، ارزش بی‌بدیل این رساله بیش از پیش عیان خواهد شد.

امام سجّاد علیه السلام، در مقدمه‌ی رساله‌ی حقوق می‌فرمایند:

"بدان ... که خداوند بر تو حقوقی دارد که در هر حرکت و سکونی که داری، یا در هر جایگاه و مقامی که هستی، یا هر عضوی که به استخدام می‌گیری، آن حقوق بر تو احاطه دارد [و از سر تا قدمت را فرا گرفته است] ... پس برای هر عضوی از اعضایت حقّی است ... و خداوند برای هر فعلی که از تو صادر می‌شود حقّی قرار داده؛ و از آن گذشته بر تو نسبت به دیگران حقوقی واجب فرموده ... پس خوشا به حال آن کس که خداوند او را کمک نموده و برای حقوق واجبش توفیق و تسدید فرماید." [9]

آنگاه امام به تشریح حقوق پنجاه‌گانه‌ای می‌پردازند که می‌توان آنها را در سه دسته قرار داد:

 Bulletsدسته‌ی نخست: حقوق الهی که خداوند نسبت به ذات خویش بر انسان واجب فرموده.

 Bulletsدسته‌ی دوم: حقوق فردی که در رابطه با اعضاء بدن و نیز افعال و کردارهای آدمی است. مانند:  حقّ زبان، حقّ گوش، حقّ چشم، حقّ شکم، حقّ صدقه، حقّ قربانی، ...

 Bulletsدسته‌ی سوم: حقوق اجتماعی که در رابطه با خویشاوندان و سایر افراد جامعه است. مانند: حقّ معلّم، حقّ شاگرد، حقّ همسر، حقّ مادر، حقّ پدر، حقّ فرزند، حقّ همنشین، حقّ همسایه، حقّ شریک، حقّ مشورت کننده، حقّ مشورت شونده، حقّ اندرزخواه، حقّ اندرزگو، حقّ سالخوردگان، حقّ خردسالان، حقّ کسی که از او به تو بدی رسیده، ...

علاقمندان، می‌توانند برای مطالعه‌ی کامل این رساله به بخش کتابخانه‌ی سایت ، رساله‌ی حقوق امام سجاد علیه السلام  مراجعه فرمایند. در ادامه، جهت آشنایی بیشتر با این گوهر ارزنده، به فرازهایی از رساله‌ی حقوق اشاره می‌گردد:

 Bulletsحق بزرگ خدا بر تو، آن است كه او را بپرستی و چیزی را شریك او نسازی و چون با اخلاص چنین كنی خدا تعهد كرده كار دنیا و آخرتت را كفایت كند‌ ...[10]

 Bulletsحق نفس تو بر تو، این است كه تمام وجود و هستی خود را در مسیر طاعت خدای عزوجل قرار دهی ...‌[11]

 Bulletsحق زبان بر تو، بازداشتن آن است از سخن زشت و عادت دادن آن بر خیر و نگهداشتن آن بر ادب ...[12]

 Bulletsحق چشم بر تو، این است كه آن را از آنچه بر تو حلال نیست بپوشانی و جز در عبرت آموزی كه دیده‌ات را به آن بینا كنی یا به وسیله‌ی آن از دانشی بهره‌مند شوی آن را به کار نگیری. چرا كه چشم، دریچه‌ی عبرت‌آموزی است.‌[13]

 Bulletsحق دست بر تو، آن است كه آن را در آنچه بر تو حلال نیست، نگشایی ...‌[14]

 Bulletsحق پاهایت بر تو، آن است كه به سوی آنچه بر تو حلال نیست گام بر نداری ...‌[15]

 Bulletsحق مادرت بر تو،  این است كه بدانی او تو را در جایی حمل کرده كه هیچ کس، دیگری را بدان حال حمل نکند؛ و تو را به گونه‌ای از شیره‌ی جانش تغذیه نموده که هیچ کس چنین ننماید؛ و به راستی كه او با تمام وجود، با گوش و چشم و دست و پا و پوست و جمیع اعضا و جوارحش تو را حمایت و مواظبت کرده؛ و این کار را با خوشرویی و شوق انجام داده و تمام گرفتاریها و سختیهای جانکاه از درد و سنگینی و غصه را به جان خریده تا آن هنگام که دست قدرت خداوندی تو را از او جدا ساخته [و زایمان صورت گرفت]؛ او راضی شد تو سیر باشی و خود گرسنه بماند؛ تو پوشیده باشی و او برهنه باشد؛ تو سیراب باشی و او تشنگی بکشد؛ تو در سایه باشی و او در تیغ آفتاب بسوزد؛ تو راحت بوده و او در ناراحتی به سر برد؛ و تو به خواب ناز روی و او با بیخوابی دست و پنجه نرم کند ... او تو را به قیمت جانش حفظ کرد ... پس بر این همه محبت و جانفشانی سپاسگزار باش که جز به توفیق الهی تو را یارای این سپاس نخواهد بود.[16]

 Bulletsحق پدرت بر تو، این است كه بدانی او اصل و ریشه‌ی توست و تو فرع و شاخه‌ی او هستی که اگر او نبود، تو هم نمی‌بودی. پس هر گاه در خود کمالی دیدی كه تو را متعجّب و شادمان ساخت، بدان كه اصل آن نعمت را از پدرت داری و خدا را بر آن سپاس گوی و آن اندازه كه می‎توانی شكر او كن.[17]

 Bulletsحق معلّمت بر تو، (حق کسی که تو را با نور علم الهی آشنا می‌سازد) این است كه او را تعظیم كنی، مجلسش را محترم شماری، به سخنانش گوش جان بسپاری، به او توجه كنی و استاد را در تربیت خود كه به آن محتاجی یاری كنی و بدانی در آنچه به تو می‎‌آموزد پیك او هستی و با هر جاهلی كه برخورد كردی باید پیام استاد را نیكو به گوشش برسانی.[18]

 Bulletsحق همنشینت بر تو، این است كه با او نرمخو باشی ... در سخن گفتن با وی به راهِ انصاف روی؛ و چون به او می‌نگری زیاده از حدّ چشم از او برنگیر و به اطراف توجه مکن ... اگر تو به دیدار او رفته‌ای اختیار بلند شدن و جدا شدن با توست؛ اما اگر او نزد تو آمده، اختیار با اوست. پس بدون اجازه‌اش مجلس را ترک مکن ...[19]

 Bulletsحق همسایه‌ات بر تو، این است که هنگامی که غایب است، حقوقش را از هر جهت حفظ کنی؛ و آن هنگام که حضور دارد، او را گرامی بداری. و در هر حال کمک رسان و یاری دهش باشی ... در جستجوی یافتن بدیهایش نباش و اگر بدون اراده و اختیار، بر عیوبش آگاه شدی نسبت به آنها رازدار و پرده پوش باش ...‌[20]

 Bulletsحق رفیقت بر تو، این است كه تا می‌توانی در نیکی و احسان بر او فضل و برتری داشته باشی. و اگر نمی‎توانی لااقل با او به انصاف رفتار کن. همانگونه که او تو را اکرام می‌کند او را گرامی دار ... در مودت و دوستی‌ات آنچه سزاوار اوست کوتاهی مکن. بر خود لازم بدان که خیرخواه او باشی و از او مراقبت نما و او را نسبت به فرمانبرداری از خدای تعالی یاری ده و بر ترک معاصی الهی کمک کن. برای او لطف و رحمت باش، نه عذاب و زحمت.[21]

      

منبع: پایگاه علمی فرهنگی محمد (ص)

    



[1] - خداوند متعال، در حدیثی قدسی درباره‌ی امام سجاد چنین فرموده‌اند: "عَلی، سَیدُالعابِدینَ وَ زَینُ أوَلِیائِی الماضین‏" یعنی: علی‏ [بن الحسین]، سرور عابدان و زیور اولیاء‏ گذشته‌ی من است: کافی، ج 1، ص 527.

[2] - ثفنه به معنای پینه است. به دلیل سجده‌های طولانی امام زین العابدین، مواضع سجده‌ی ایشان پینه بسته بود. از این رو به ذوالثفناث (صاحب پینه‌ها) ملقب شده بودند.

[3] - بحارالانوار، ج 46، ص 4.

[4] - بحارالانوار، ج 46، ص 7.

[5] - بحارالانوار، ج 46، ص 9.

[6] - بحارالانوار، ج 46، ص 7.

[7] - بحارالانوار، ج 46، ص 8.

[8] - "اللَّهُ أَعْلَمُ حَیثُ یجْعَلُ رِسالَتَه": قرآن کریم، سوره انعام، آیه 124.

[9] - اعْلَمْ ... أَنّ لِلّهِ عَلَیكَ حُقُوقاً مُحِیطَةً بِكَ فِی كُلّ حَرَكَةٍ تَحَرّكْتَهَا أَوْ سَكَنَةٍ سَكَنْتَهَا أَوْ مَنْزِلَةٍ نَزَلْتَهَا أَوْ جَارِحَةٍ قَلَبْتَهَا وَ آلَةٍ تَصَرّفْتَ ... ثُمّ أَوْجَبَهُ عَلَیكَ لِنَفْسِكَ ... وَ لِأَفْعَالِكَ عَلَیكَ حَقّاً ثُمّ تَخْرُجُ الْحُقُوقُ مِنْكَ إِلَی غَیرِكَ مِنْ ذَوِی الْحُقُوقِ الْوَاجِبَةِ عَلَیكَ ... فَطُوبَی لِمَنْ أَعَانَهُ اللّهُ عَلَی قَضَاءِ مَا أَوْجَبَ عَلَیهِ مِنْ حُقُوقِهِ وَ وَفّقَهُ وَ سَدّدَهُ: تحف العقول، ص 255. {فرازهای دیگری از رساله‌ی حقوق که در این نوشتار ذکر شده همگی از کافی، ج 1، ص 255 تا 272 نقل گردیده‌اند}

[10] - حَقُ الله الاَكبَر فَاِنَكَ تَعبُدُه لا تُشرِك به شَییاً فإذا فَعَلتَ ذَلِكَ بإخلاصٍ جَعَلَ لَكَ عَلی نَفسِه اِن یكفیكَ اَمرَ الدُنیا وَ الآخِرَةَ وَ یحفَظُ لَكَ ما تُحِبُ مِنها

[11] - وَ اَمّا حَقَّ نَفسَكَ عَلَیکَ فَاِن تَستوفِیهَا فِی طَاعَةِ اَلله

[12] - وَ اَمّا حَقَّ اللِّسَانِ فَاَکرَامَهُ عَن الخَنا وَ تَعوِیدُهُ عَلَی الخَیر وَ حَمَلُهُ عَلَی الاَدَب

[13] - وَ اَمّا حَقَّ بَصَرِكَ فَغَضُّهُ عَمَّا لَا یحِلُّ لَكَ وَ تَرکُ ابتِذالِهِ إلا لِمَوضِعِ عِبرَةِ تَستَقبِلُ بِها بَصَراً اَو تَستَفیدُ بِها عِلماً فَإنَّ البَصَرِ بابُ الإعتِبار

[14] - وَ اَمّا حَقَّ یدَكَ فَاِن لاتَبسُطَها إلّا ما یحِّلُ لَك

[15] - وَ اَمّا حَقَّ رِجلَیكَ فَاِنَ لاتَمشی بِهِما إلَی ما لا یحِلَ لَكَ وَ لا تَجعَلَهُما مَطیتَكَ فی الطَریق المُستَخِفَّةِ بِاَهلِها فیها فإنَها حامِلَتُكَ وَ سالِکَةُ بِكَ مَسلَكِ الدین وَ السَبقِ لَكَ وَ لاقُوَةَ الّا بالله

[16] - فَحَقُّ أُمِّكَ فَأَنْ تَعْلَمَ أَنَّهَا حَمَلَتْكَ حَیثُ لَا یحْمِلُ أَحَدٌ أَحَداً وَ أَطْعَمَتْكَ مِنْ ثَمَرَةِ قَلْبِهَا مَا لَا یطْعِمُ أَحَدٌ أَحَداً وَ أَنَّهَا وَقَتْكَ بِسَمْعِهَا وَ بَصَرِهَا وَ یدِهَا وَ رِجْلِهَا وَ شَعْرِهَا وَ بَشَرِهَا وَ جَمِیعِ جَوَارِحِهَا مُسْتَبْشِرَةً بِذَلِكَ فَرِحَةً مُوَابِلَةً مُحْتَمِلَةً لِمَا فِیهِ مَكْرُوهُهَا وَ أَلَمُهَا وَ ثِقْلُهَا وَ غَمُّهَا حَتَّی دَفَعَتْهَا عَنْكَ یدُ الْقُدْرَةِ وَ أَخْرَجَتْكَ إِلَی الْأَرْضِ فَرَضِیتْ أَنْ تَشْبَعَ وَ تَجُوعَ هِی وَ تَكْسُوَكَ وَ تَعْرَی وَ تُرْوِیكَ وَ تَظْمَأَ وَ تُظِلَّكَ وَ تَضْحَی وَ تُنَعِّمَكَ بِبُؤْسِهَا وَ تُلَذِّذَكَ بِالنَّوْمِ بِأَرَقِهَا وَ كَانَ بَطْنُهَا لَكَ وِعَاءً وَ حَجْرُهَا لَكَ حِوَاءً وَ ثَدْیهَا لَكَ سِقَاءً وَ نَفْسُهَا لَكَ وِقَاءً تُبَاشِرُ حَرَّ الدُّنْیا وَ بَرْدَهَا لَكَ وَ دُونَكَ فَتَشْكُرُهَا عَلَی قَدْرِ ذَلِكَ وَ لَا تَقْدِرُ عَلَیهِ إِلَّا بِعَوْنِ اللَّهِ وَ تَوْفِیقِه‏

[17] - وَ اَمَّا حَقَّ اَبیكَ فَتَعَلَّم اَنَّه اَصلَكَ و اَنَّكَ فَرعُهُ و اَنَّكَ لَولاهُ لَم تَكُن ؛ فَمَهمَا رَاَیتَ فی نَفسِکَ مِمَّا یعجِبُكَ؛ فَاعلَم اَنَّ اَبَاكَ اَصلُ النِّعمَهِ عَلَیكَ فِیهِ واحمَدِللهَ وَ اشکُرهُ عَلی قَدرِ ذَلِکَ

[18] - وَ أَمَّا حَقُّ سَائِسِكَ بِالْعِلْمِ فَالتَّعْظِیمُ لَهُ وَ التَّوْقِیرُ لِمَجْلِسِهِ وَ حُسْنُ الِاسْتِمَاعِ إِلَیهِ وَ الْإِقْبَالُ عَلَیهِ وَ الْمَعُونَةُ لَهُ عَلَی نَفْسِكَ فِیمَا لَا غِنَی بِكَ عَنْهُ مِنَ الْعِلْمِ بِأَنْ تُفَرِّغَ لَهُ عَقْلَكَ وَ تُحَضِّرَهُ فَهْمَكَ وَ تُزَكِّی لَهُ قَلْبَكَ وَ تُجَلِّی لَهُ بَصَرَكَ بِتَرْكِ اللَّذَّاتِ وَ نَقْصِ الشَّهَوَاتِ وَ أَنْ تَعْلَمَ أَنَّكَ فِیمَا أَلْقَی إِلَیكَ رَسُولُهُ إِلَی مَنْ لَقِیكَ مِنْ أَهْلِ الْجَهْلِ فَلَزِمَكَ حُسْنُ التَّأْدِیةِ عَنْهُ إِلَیهِمْ وَ لَا تَخُنْهُ فِی تَأْدِیةِ رِسَالَتِهِ وَ الْقِیامِ بِهَا عَنْهُ إِذَا تَقَلَّدْتَهَا

[19] - وَ أَمَّا حَقُّ الْجَلِیسِ فَأَنْ تُلِینَ لَهُ كَنَفَكَ‏ وَ تُطِیبَ لَهُ جَانِبَكَ وَ تُنْصِفَهُ فِی مُجَارَاةِ اللَّفْظِ وَ لَا تُغْرِقَ فِی نَزْعِ اللَّحْظِ إِذَا لَحَظْتَ وَ تَقْصِدَ فِی اللَّفْظِ إِلَی إِفْهَامِهِ إِذَا لَفَظْتَ وَ إِنْ كُنْتَ الْجَلِیسَ إِلَیهِ كُنْتَ فِی الْقِیامِ عَنْهُ بِالْخِیارِ وَ إِنْ كَانَ الْجَالِسَ إِلَیكَ كَانَ بِالْخِیارِ وَ لَا تَقُومَ إِلَّا بِإِذْنِه‏

[20] - وَ أَمَّا حَقُّ الْجَارِ فَحِفْظُهُ غَائِباً وَ كَرَامَتُهُ شَاهِداً وَ نُصْرَتُهُ وَ مَعُونَتُهُ فِی الْحَالَینِ جَمِیعاً َاتَتَبَّعْ لَهُ عَوْرَةً وَ لَا تَبْحَثْ لَهُ عَنْ سَوْءَةٍ لِتَعْرِفَهَا فَإِنْ عَرَفْتَهَا مِنْهُ عَنْ غَیرِ إِرَادَةٍ مِنْكَ وَ لَا تَكَلُّفٍ كُنْتَ لِمَا عَلِمْتَ حِصْناً حَصِیناً وَ سِتْراً سَتِیراً لَوْ بَحَثَتِ الْأَسِنَّةُ عَنْهُ ضَمِیراً لَمْ تَتَّصِلْ إِلَیهِ لِانْطِوَائِهِ عَلَیهِ لَا تَسْتَمِعْ‏ عَلَیهِ مِنْ حَیثُ لَا یعْلَمُ لَا تُسْلِمْهُ عِنْدَ شَدِیدَةٍ وَ لَا تَحْسُدْهُ عِنْدَ نِعْمَةٍ تُقِیلُ عَثْرَتَهُ وَ تَغْفِرُ زَلَّتَهُ وَ لَا تَدَّخِرْ حِلْمَكَ عَنْهُ إِذَا جَهِلَ عَلَیكَ وَ لَا تَخْرُجْ أَنْ تَكُونَ سِلْماً لَهُ تَرُدُّ عَنْهُ لِسَانَ الشَّتِیمَةِ وَ تُبْطِلُ فِیهِ كَیدَ حَامِلِ النَّصِیحَةِ وَ تُعَاشِرُهُ مُعَاشَرَةً كَرِیمَةً

[21]-  وَ أَمَّا حَقُّ الصَّاحِبِ فَأَنْ تَصْحَبَهُ بِالْفَضْلِ مَا وَجَدْتَ إِلَیهِ سَبِیلًا وَ إِلَّا فَلَا أَقَلَّ مِنَ الْإِنْصَافِ وَ أَنْ تُكْرِمَهُ كَمَا یكْرِمُكَ وَ تَحْفَظَهُ كَمَا یحْفَظُكَ وَ لَا یسْبِقَكَ فِیمَا بَینَكَ وَ بَینَهُ إِلَی مَكْرُمَةٍ فَإِنْ سَبَقَكَ كَافَأْتَهُ وَ لَا تُقَصِّرَ بِهِ عَمَّا یسْتَحِقُّ مِنَ الْمَوَدَّةِ تُلْزِمُ نَفْسَك نَصِیحَتَهُ وَ حِیاطَتَهُ وَ مُعَاضَدَتَهُ عَلَی طَاعَةِ رَبِّهِ وَ مَعُونَتَهُ عَلَی نَفْسِهِ فِیمَا لَا یهُمُّ بِهِ مِنْ مَعْصِیةِ رَبِّهِ ثُمَّ تَكُونُ عَلَیهِ رَحْمَةً وَ لَا تَكُونُ عَلَیهِ عَذَابا

logo test

ارتباط با ما