فاطمه(س) در آیینه اشعار کهن (2)

مروری بر کهن ترین اشعار فاطمی از قرن نخست تا قرن هشتم هجری

( قسمت دوم: معاذه ، قرن اول هجری)

فاطمه(س) در آیینه اشعار کهن (1)

نویسنده: مسعود بسیطی

آنگاه که کرّوبیان ندای لَولاک لَما خَلَقت الاَفلاک[1] شنیدند دانستند که جملگی ریزه خوار خوان رحمت عالمیانند. اما به گاهی که ندای لَولا فاطمه لَما خَلَقتُکُما[2] برخاست پی بردند که فاطمه ام ابیها و سرّی است عظیم که همه خلق از شناخت و معرفتش دور و بریده شده اند.[3] فاطمه حقیقت «لیله قدر» است.[4] لیله ای که اگر خدای جلیل معرفتش را به حبیب خود عطا نفرموده بود، رسول اعظم نیز، شامل «و ما ادریک ما لیله القدر» بود.

فاطمه ام ابیهاست،[5] مادر و ریشه پدر! آن هم پدری چون صاحب مقام لولاک. مادرْ ریشه همه خوبی هاست. مادری چون ام ابیها که محبوبه خداست. رضایتش رضایت حق و غضبش غضب خداست.[6] کوثر رسول است و اُمّ الائمه بتول. شفیعه روز جزاست[7] برای همه محبانش و هم او فاطمه است؛ چرا که تمامی دوستانش بریده شده از آتش دوزخند.[8] پدرش حبیب خداست و مادرش سلام داده شده خدا خدیجه غَرّاست.

نخست مادح فاطمه خداست. سپس جبراییل و آنگاه ستوده شده خدا محمد (ص).

جایگاه سِرُ الله الاعظم فاطمه؛ چنان رفیع بود که به فرموده صادق آل محمد: هیچ پیامبری به مقام اولوالعزمی نرسید، جز با اقرار به افضلیت فاطمه و قبول ولایت او و فرزندانش بر خود.[9] بدین منوال در طول تاریخ افراد بسیاری با تبعیت از خدا و رسول در مدح فاطمه اشعاری در جایگاه رفیع سِرالله الاعظم سرودند. اما متاسفانه به دلیل بغض کسانی که خدا بر ایشان مغضوب علیهم است و حسادت حاسدانش در طول تاریخ بسیاری از اشعار فاطمی از میان رفته و به دست ما نرسیده است.

اینک به عنوان انجام وظیفه برآن شدیم ذریعه ای از اقیانوس لایتناهی مقام فاطمی جاری سازیم و با قطره ای از اقیانوس مدایح و اشعار فاطمی، شبنمی بر جان تشنه محبان و خدمتگزاران فاطمه و فرزندانش نهاده باشیم.

در این مقاله تلاش شده تا اشعار یافت شده در مدح و محبت بانوی عالمیان از قرن نخست تا قرن هشتم هجری به ترتیب همراه معرفی مختصری از شاعران فاطمی در اختیار علاقه‌مندان قرار گیرد. باشد تا رضایت قلب مقدس این مادر غریب را جلب نماید و مرهمی بر جان خسته یگانه وارث و منتقمش مهدی موعود عجل الله فرجه الشریف باشد.

"اَللّهم عَجل فَرجه وَ سهّل مَخرجَه"

   

نخستین اشعار فاطمی که به دست ما رسیده مربوط به زمان حیات پربرکت ایشان و مربوط به ماجرای خواستگاری و ازدواج بانوی دو عالم با امیر مومنان علی بن ابی طالب علیه السلام است.

در شب ازدواج این دو دریای نور به امر رسول، زنان مدینه ایشان را همراهی کرده و اشعاری در مدح ایشان سروده و همخوانی می‌کردند.

   

معاذه

وی که مادر سعد ابن معاذ از اصحاب رسول الله بود  در شب زفاف خیر النساء من الاولین و الاخرین چنین سرود:

اَقولُ قولاً فيهِ ما فيهِ                            وَ اذکُر الخَيرات و اَبديهِ

سخني را بگويم که در آن آنچه که بايد باشد هست! خوبيها و برکاتي را بر زبان جاري کنم و آشکار سازم

مُحمد خَير بني آدمِ                             ما فيه مِن کِبر وَ لاتيهِ

محمد بهترين فرزندان آدم است و با اين عظمت و فضيلت نه تکبر دارد و نه بر خود مي‏‌بالد

بِفضله عَرّفَها رُشدَنا                             فَالله باِلخير يُجازيهِ

ما به فضل و عنايت او هدايت يافتيم، پس خدا به او پاداش خير عنايت فرمايد

وَ نَحنُ مَع بِنت نَبي الهُدي                     ذيِ شَرفِ قَد مَکنَت فيهِ

و ما همراه با دختر پيامبر هدايت و رحمت هستيم، که تمام فضائل و شرافت در او جمع و فراهم شده است

في ذَروَهٍ شامِخهُ اَصلَها                        فَما اَري شَيئا يُدانيهِ

او در اصالت و نجابت و مقام شامخ انساني در قله بلنديست که هيچ کس را به مقام قرب او نزديک نمي‏‌‌بينم.[10]

 

[1]بحار الانوار، ج 16، ص 405 و ج 71، ص 115.

[2]بحار الانوار، ج 43، ص 65.

[3]همان، ج 43، ص 65.

[4]همان، ج 43، ص 65.

[5]همان، ج 43، ص 19.

[6]الأمالی، جزء 1، صفحه 383.

[7]همچو مرغی که دانه برچیند / دوستان را جدا کند زهرا: بحارالانوار، ج 8، ص 51.

[8]همان، ج 43، ص 16.

[9]عوالم العلوم، ج 11، ص 161.

[10]فاطمه الزهرا سرور دل پیامبر (ص) / احمد رحمانی همدانی/ ص 581.

 

منبع: mohammadivu.org

   

logo test

ارتباط با ما